سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرعت کار در ویندوز 7 را افزایش دهید

ارسال  شده توسط  سلیمان پورقاز در 90/10/30 2:50 صبح

1- برنامه‌ها را سریع‌تر و ساده‌تر باز کنید
اگر می‌خواهید بی‌آنکه دست‌هایتان را از روی صفحه‌کلید بردارید، برنامه‌ای را در ویندوز7 به اجرا درآورید؛ کافی است کلید Windows را زده و اولین حروف از نام برنامه مورد نظر را تایپ کنید (برای مثال chr به جای Google Chrome و it به جای iTunes) و سپس کلید Enter را بزنید. همچنین می‌توانید با فشردن دو کلید Windows و 1 اولین برنامه چیده شده در نوار وظایف (Taskbar) را به اجرا درآورید. با فشردن کلیدهای Windows و 2 دومین برنامه اجرا می‌شود و به همین ترتیب برنامه های دیگر قابل اجرا شدن هستند.
 

 
2- تنظیمات Windows AutoPlay را تغییر دهید
اگر از خودتان می‌پرسید چرا همین که دی‌وی‌دی‌های حاوی فیلم را داخل درایو کامپیوتر می‌گذارید، سریع شروع به پخش شدن می‌کنند؛ در پاسخ باید گفت علتش Windows AutoPlay است. به کنترل پنل و سپس AutoPlay بروید تا در آن‌جا به دلخواه خود تعیین کنید که وقتی یک سی‌دی یا دی‌وی‌دی را وارد درایو می‌کنید یا یک دوربین یا اسمارت‌فون را به کامپیوتر متصل می‌کنید چطور عمل کنند.
 

 
3- بخش مدیریت خودکار پنجره‌ها را غیرفعال کنید
در تنظیمات پیش‌فرض، وقتی گوشه‌های پنجره‌هایی را که باز می‌کنید کشیده و تا کناره‌های صفحه نمایشگر باز کنید، ویندوز7 اندازه‌شان را تغییر می‌دهد. اگر یکی از گوشه‌های کناری پنجره را گرفته و آن‌را تا یکی از حاشیه‌های صفحه نمایشگر گسترش دهید، در این حالت اندازه خود را چنان تغییر می‌دهد که بتواند نیمی از صفحه را پر کند. حالا اگر یکی از گوشه‌های بالا را بگیرید و بکشید؛ پنجره تمام صفحه را پر کرده و به اصطلاح Full-Screen می‌شود. ولی این روش دستی شاید آزاردهنده باشد. پس می‌توانید با خاموش کردن قابلیت مدیریت خودکار پنجره‌ها تغییر اندازه آن‌ها را ساده‌تر کنید. به کنترل پنل و سپس Ease of Access Center رفته و بعد روی Make the mouse easier کلیک کنید. در آنجا تیک گزینه Prevent windows from being automatically arranged when moved to the edge of the screen را بردارید و OK را بزنید.
 

4- مشکل‌ ویندوز را با ساخت یک حساب کاربری دیگر حل کنید
اگر با ویندوز یا برنامه‌هایی که روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنید، مشکلی دارید؛ یک حساب کاربری یا User Account دیگر بسازید و همان برنامه‌ها را با آن حساب کاربری هم امتحان کنید. اگر مشکلات مذکور دیگر به چشم نمی‌خورند، شاید ریشه آن‌ها در خود سیستم‌ نبوده و برای مثال از بروز ایراد در تنظیمات یک فایل نشات گرفته‌است. ولی اگر در هر دو حساب کاربری همان مشکل دوباره بروز پیدا کرد، ممکن است لازم باشد که برنامه مربوطه یا حتی خود ویندوز را دوباره نصب کنید.
 

5- پسوند فایل‌ها را در ویندوز اکسپلورر نمایش دهید
پسوندهای فایل‌‌ها یادگار دوران DOS است. این پسوندها شناسایی فرمت یک فایل را آسان می‌کنند؛ برای مثال پسوند .doc برای‌ فایل ورد و پسوند .jpg برای یک فایل تصویری دیجیتال به‌کار می‌رود. در سیستم‌عامل‌های جدید، ویندوز اکسپلورر پسوندها را در حالت پیش‌فرض پنهان می‌کند ولی می‌توانید برای نمایش آن‌ها چنین عمل کنید: همزمان دو کلید Windows و E را فشار دهید تا برنامه ویندوز اکسپلورر باز شود، روی Organize و بعد Folder and search options کلیک کنید و تب View را انتخاب کنید. تیک  گزینه Hide extension for known file types را بردارید.
 

 
6- موقع تایپ، صفحه لمسی لپ‌تاپ‌ را غیرفعال کنید
اگر موقع تایپ در لپ‌تاپ مچ دست‌تان به صفحه لمسی یا به اصطلاح ماوس لمسی آن برخورد می‌کند و باعث می‌شود اشاره‌گر در صفحه به این طرف و آن طرف بپرد، می‌توانید با استفاده از برنامه TouchpadPal 1.2 به‌طور خودکار در حین تایپ غیرفعالش کنید. این برنامه را از این آدرس دریافت و نصب کنید تا وقتی مشغول تایپ هستید ماوس لمسی‌تان به‌طور خودکار غیرفعال شود.
 

 
7- از به‌هم ریختن آیکون‌ها روی دسکتاپ جلوگیری کنید
ویندوز در بازیابی آیکون‌های دسکتاپ پس از آنکه وضوح یا رزولوشن آن‌را تغییر می‌دهید خوب عمل نمی‌کند. برای همین است که خیلی وقت‌ها پس از تغییر وضوح صفحه می‌بینید آیکون فایل‌هایی که روی دسکتاپ چیده‌اید، در جای قبلی‌شان نیستند. با دریافت و نصب برنامه DesktopOK از این آدرس می‌توانید آرایش دسکتاپ را ذخیره و بارگذاری کنید و اگر تنظیمات دسکتاپ در چنین وضعیتی به هم ریخت با یک کلیک آیکون‌ها را به وضعیت پیشین خود برگردانید.
 

آندرانیک تیموریان با عصا در تمرین استقلال حضور پیدا کرد.

ارسال  شده توسط  سلیمان پورقاز در 90/10/29 5:33 صبح

* جواد زرینچه عضو هیئت مدیره این باشگاه در ورزشگاه حضور پیدا کرده بود. بازیکنان استقلال وقتی زرینچه را دیدند به سمت وی رفتند و با او به خوش و بش پرداختند. برومند هم به طور اختصاصی دقایقی با زرینچه صحبت کرد.

* بازیکنان استقلال در مورد ال کلاسیکو چهارشنبه شب با هم صحبت می کردند و اکثر آنها معتقد بودند که بارسلونا باز هم برنده این مسابقه است.

* آندرانیک تیموریان که پس از شکستگی انگشت پایش در تمرینات استقلال شرکت نکرده بود امروز با لباس شخصی و با عصا در تمرین حاضر شد. گفته می شود این بازیکن از هفته دیگر می تواند تمریناتش را آغاز کند.

* شاهرخ بیانی آنالیزور استقلال و رضا رجبی پیشکسوت این تیم در محل تمرین حاضر بودند.

* پژمان منتظری به دلیل مصدومیت قبل از تمرین دقایقی با مظلومی صحبت کرد و سپس زیر نظر پزشک تیم به تمرین پرداخت.

* مظلومی پس از گرم کردن بازیکنان آنها را جمع و مسائل تاکتیکی تمرین را به بازیکنان اعلام کرد.

* بازیکنان در دو گروه سبز و آبی به فوتبال پرداختند.

* مهدی رحمتی دروازه بان این تیم دقایقی با رضا رجبی صحبت کرد.

* هنکه در یک تمرین تاکتیکی از بازیکنان خواست تمرین حمله به دفاع را انجام دهند.


تیم ملی ایران یک پله صعود کرد

ارسال  شده توسط  سلیمان پورقاز در 90/10/29 5:20 صبح

تیم ملی فوتبال ایران با صعود یک پله‌ای در رده بندی فیفا به رتبه چهل‌وچهارم جهان رسید.

تیم ملی فوتبال ایران در ماه ژانویه با کسب 623 امتیاز با یک پله صعود به رده 44 بهترین تیم‌های جهان رسید.
تیم ملی ایران پس از ژاپن(نوزدهم- 869 امتیاز)، استرالیا(بیست و یکم، 866 امتیاز) و کره‌جنوبی (سی‌ام، 752 امتیاز) در رتبه چهارم آسیا جای گرفت.
در این رده بندی اسپانیا با 1564 امتیاز بهترین تیم جهان در ماه ژانویه انتخاب شد.
هلند با 1356 امتیاز در رده دوم قرار گرفت و رده سوم با 1345 امتیاز از آن آلمان شد


پیامکهای دلنشین

ارسال  شده توسط  سلیمان پورقاز در 90/10/29 5:8 صبح

بیستون کنده شد و عشق به جایی نرسید...

دیگر از تیشه ی فرهاد بدم میاید!

......................................................................................................................................

دلتنگ کودکیم!
یادش بخیر
قهر میکردیم تا قیامت
و لحظه ای بعد قیامت میشد!

..........................................................................................................................................

در گذرگاه زمان بی دست و پا بودن خطاست
توپ چون بی دست و پاست
از این و اون پا میخورد

.........................................................................................................................................

زندگی تمامش خطای دید است
من تورا میبینم وتو...
مرا نمیبینی!

.............................................................................................................................................

جریان چیست؟
هیچگاه پیدا نمیشود جسد آنانی که ادعا دارند
برایمان میمیرند!

................................................................................................................................................

این روزها غم برای خوردن زیاد دارم
تو دیگر برایم لقمه نگیر...

................................................................................................................................................

آرزوی قشنگی است کنار ردپای تو
ردپا داشتن
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
اما هنوز
نه برف آمده و نه تو!

.....................................................................................................................................................

وقتی پایان داستان
دستان مهربان تو نباشد
بگذار قصه گو هر طور که می خواهد
داستان را ادامه دهد...

.....................................................................................................................................................

درست متر کن !
آدم ها هم قد خودشان اند
نه هم قد تصورات تو....

.....................................................................................................................................................

روحم می خواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را بکند به دنیا
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید:
من دیگر بازی نمیکنم!

........................................................................................................................................................

مثل آن است که شاهرگ احساسم را زده باشی
بند نمیاید دوست داشتنت...

...........................................................................................................................................................

هزاران هزار بار خیالت را پی نخود سیاه فرستادم!
باز هم...
چه رویی دارد!

..........................................................................................................................................................

دل بسته ام به پاییز
شاید دوباره سر مهر بیایی...

پیامکهای دلنشین

ارسال  شده توسط  سلیمان پورقاز در 90/10/29 5:7 صبح

بیستون کنده شد و عشق به جایی نرسید...

دیگر از تیشه ی فرهاد بدم میاید!

......................................................................................................................................

دلتنگ کودکیم!
یادش بخیر
قهر میکردیم تا قیامت
و لحظه ای بعد قیامت میشد!

..........................................................................................................................................

در گذرگاه زمان بی دست و پا بودن خطاست
توپ چون بی دست و پاست
از این و اون پا میخورد

.........................................................................................................................................

زندگی تمامش خطای دید است
من تورا میبینم وتو...
مرا نمیبینی!

.............................................................................................................................................

جریان چیست؟
هیچگاه پیدا نمیشود جسد آنانی که ادعا دارند
برایمان میمیرند!

................................................................................................................................................

این روزها غم برای خوردن زیاد دارم
تو دیگر برایم لقمه نگیر...

................................................................................................................................................

آرزوی قشنگی است کنار ردپای تو
ردپا داشتن
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
اما هنوز
نه برف آمده و نه تو!

.....................................................................................................................................................

وقتی پایان داستان
دستان مهربان تو نباشد
بگذار قصه گو هر طور که می خواهد
داستان را ادامه دهد...

.....................................................................................................................................................

درست متر کن !
آدم ها هم قد خودشان اند
نه هم قد تصورات تو....

.....................................................................................................................................................

روحم می خواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را بکند به دنیا
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید:
من دیگر بازی نمیکنم!

........................................................................................................................................................

مثل آن است که شاهرگ احساسم را زده باشی
بند نمیاید دوست داشتنت...

...........................................................................................................................................................

هزاران هزار بار خیالت را پی نخود سیاه فرستادم!
باز هم...
چه رویی دارد!

..........................................................................................................................................................

دل بسته ام به پاییز
شاید دوباره سر مهر بیایی...

   1   2      >